روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

بی ربطیات

به روایت این آقای بلاگفا اینجانب 45 (!) روز از وطن دور بودم. یعنی لعنت بر هر چی آدم حاشیه سازه و شایعه درست کنه؛ من همش 33 روز نیومدم چه جوریش کردی 45 روز پدر سوخته؟

****

نامه خصوصی:

  مبینای* z530 سونی اریکسون آبادی عزیزم سلام.

از این که 6 سال در تمام غم و شادی من شریک بودی واقعا ممنونم. معذرت از این که هر وقت با یک اس از دست کسی عصبانی می شدم تو را با تمام قدرت به این ور و آن ور پرتاب می کردم؛ آخر حرصم فقط اینطوری خالی میشد. البته من هیچوقت بی انصاف نبودم و فقط تو را با تمام قوا روی بالش یا تخت می کوبندم! فقط یه خورده قاطی می کردی و صفحه ات سیاه می شد و یه کوچولو تا لب مرگ و میر می رفتی و تا به هوش بیای من صد بار دیگر تو را به روی همان تخت کذایی می کوبندم! شرمنده از این که وقتی هم که خوشحال بودم باز هم مثل آدم رفتار نمی کردم و با اس حاوی خبر خوش تو را به هوا پرت می کردم و می خوردی به سقف و پخش زمین می شدی! باور کن من تمام سعیم را می کردم که جایی تو را پرت کنم که زیرت نرم باشد. آخر من تنها دختر منضبط در جهان هستم! این را همه می دانند.

مبینای عزیزم عالی بودی در این 6 سال، فقط این، اینباکس لعنتیه، کوفتیه، در پیتت با 4 تا اسمس پر می شد و خون من به جوش می آمد و من در آن لحظه تمام جد و آباء و فک و فامیلت را با فحش هایم بهره مند می کردم! 

مبینا جان! می دانم و مطمئن هستم (اصلا به شارژرت قسم) هیچ بنی بشر ِ ایرانی ای در عرض 6 سال از یک گوشی استفاده نمی کند و اگر کسی را پیدا کردی که اینطور بود و گوشیش سالم بود من نامم را از ندا به اژدر تغییر میدهم! تو باید با آویزت گردو بشکنی که صاحبت وقتی از چیزی خوشش بیاید عین خر تا جایی که بتواند حفظش می کند و تو هم جزء همان دسته هستی که از روز اول قربانت می رفته است. هر چند دشمنان تنگ نظر حسود به تو می گفتند عتیقه، آجر پاره، ماسماسک و... اما نگران نباش حتی با ورود این رقیب جدیدت، تو همان آجر پاره عتیقه ماسماسک خودمی که هنوزم زیر بالشم می گذارمت و با تو اسمس می دهم و با عوض کردن شلوارت (استعاره از قاب گوشی) دلم برایت غنج می رود. مطمئن باش تا وقتی خودت نمیری ولت نمی کنم.

شاعر می گه: غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده....


* این که چرا اسم گوشیم مبیناست کلا قضایا داره طولانی! همینجوری نذاشتم مبینا که.

*****

مکالمات من و دوستم:

دوستم: بلیط کنسرت احسان خواجه امیری چقدر بوده؟ شنیدم قیمتا فرق داشته؟

من: آره فرق داشته. ردیف جلو 40 تومن، ردیف وسط 35 تومن، ردیف آخر 30 تومن، می نشستی رو پای دوستت 25 تومن، دم در سر پا وایمیسادی 20 تومن، گوشِتو می چسبوندی به در سالن 15 تومن، به ماشین احسان دست می زدی 10 تومن، از دور براش بای بای می کردی 5 تومن....

دوستم: به مجانی هم می رسید؟

من: آره به راحتی. می تونستی سی دی شو ازم امانت بگیری ببری تو ماشین گوش بدی، تازه تازه از اینترنت دانلود کرده بودم! 

*****


آهای بچه هایی که رشتتون رشته وزین و باحال و شیرین معماریه! یه کمک بهم می کنید؟

شما تو درساتون معماری باستان هم دارید آیا؟ من یه مقدار کم خیلی زیادی با اصطلاحات مشکل دارم و عین یک عدد قورباغه در باتلاق گیر کردم! شما کتابی سراغ ندارید که اصطلاحات معماری رو کامل با عکس توضیح داده باشه آیا؟ ارواح خاک باغچه هاتون سراغ دارید بگید به کنکور چیزی نمونده. بهمنه.

یه چیزی در این حد که بتونم مثلا این جمله رو معنی کنم: "استفاده از دو نیم گنبد در امتداد کامل محور محراب برای پشت بند قرار دادن گنبد اصلی"

تاکید می کنم معماری باستان یعنی از آغاز تا دوره قاجار. معماری برج میلاد و این چیزا نه ها!

دیگه دستم به مانتوها و شلواراتون اجرتون با آقا.



پ.ن: قسمت اول که نامه خصوصی بود، قسمت دوم که مکالمات خصوصی بود، قسمت سوم هم که مخاطب خاص داشت، در کل خجالت نمی کشی تا این ته همه رو خوندی؟ حتما باید با خشانت باهات برخورد کنم؟دِهَه... به جون خانوم زمانی اگه حلالتون کردم. حالا ببنید کی گفتم.

در کل می دونم هیچی با هیچی ربط نداشت و پست به این پیسی اصلا ندیده بودید تو عمرتون دیگه شرمنده. فعلا برای مدتی به خاطر پیدا کردن کتابه هستم در خدممتون کامنت جواب بدم.

و اینکه داریم همگی با هم میریم واسه سرشماری جوجه هامون شب یلدا همگی پیشاپیش مبارک.