روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

میرم آشپزخونه که آب بخورم. همش به خبری که دادی فکر می کنم. فکر می کنم و فکر می کنم. به خودم که میام می بینم با دمپایی آشپزخونه وسط اتاق وایسادم! یادم نمیاد لیوانمو هم کجا گذاشتم.