روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

بیا به اینور پل!

* یعنی ها من اصلا غلط کردم. من هم بشینم 3000 صفحه پایان نامه بنویسم. آخه این خونه تکونی چیه که زده کل سیستممون رو آسفالت کرده؟ افلیج شدم خب.

با اتاق خزان زده خداحافظی می کنیم. این برگا میرن تقدیم سطل آشغال میشن و به جاشون قراره گل و گیاه جدید وارد اتاق بشه. ^_^




* یکی از نامزدای انتخاباتی برای تبلیغ توی تراکتش نوشته: تازشم عروسم هم نخبه ست! (حالا نه با این ادبیات ولی آدم همچین چیزی برداشت می کرد!) باید به این دوستمون گفت: گیرم عروس تو بود فاضل، از فضل عروس تو را چه حاصل!!


* امروز بعد از مطب دندون پزشکی اومدم سوار آسانسور بشم برم پایین وقتی در باز شد یه زوج عاشق خوشحال که معلوم بود توی کابین حسابی بهشون خوش گذشته (!) درحالی که می خندیدن پیاده شدن. با دیدن من از خجالت قرمز شدن. می خواستم بگم  اشکال نداره بابا، حضرت عباسی با پله میرم شما ادامه بدید! 


* آهنگ انتخابی امشب با افتخار آهنگ «خانوم گل» از « ابی» جان هست. اصلا خوشم اومده ازش به خصوص اونجاش که میگه بیا به این ور پل! خو خواهرم برو اونور پل دیگه. ببین ابی چقدر دوستت داره!

نظرات 10 + ارسال نظر
صورتی شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 22:48

چه برگای خوشگلیییییی! ندا بابا آسانسور دوربین داره خاک بر سر

ای جونم. اینا رو آویزون کرده بودم با گیره به یه بندی
واقعا؟؟؟ آخ آخ طفلکا. آخه برای چی دوربین میذارن خو؟؟!! مردم دل دارن.

سحرررررررررررررر یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 00:54 http://maloosak.69.mu

بدون تعارف عرض کنم سایت خیلی خوبیییییییی دارین
8965

بدون تعارف شخص شما 500 بار این کامنت تبلیغی رو برای من گذاشتید!

بادبادک یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 00:55

وای چه عکس نازییییییییییییی^ - ^ بابا هنرمند:)عکاس^ - ^
شعرت خیلی خنده دار بود ترکیدم از خنده ندا:)))))))
یعنی واقعا دوربین رو ندیدن؟: دی واییییییییییی چقد بده!

عزیزمممممممممم
خو آخه به عروسش می نازید!!
مگه دوربین تو دیده؟ یا ابرفرض!!

گلابتون یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 08:55 http://golabat00n.blogsky.com/

ایییول... چه باحال بود دکور پاییز بهاری اینا... دوس داشتم!
آسانسورررحالا مطمینی؟آخه من خورم هروقت تو آسانسورم یه حرفی با جان جان پیش میاد دوتایی خنده مون میگیره... همیشه فک میکنم آیا کسی ما رو ببینه چی فک میکنه آیا!!!ولی باور کن فقط! یه حرف و شوخی ساده بوده

آره من هر سال طبق فصل تغییر می دم. :)
آخه تا در باز شد خانومه فیس تو فیس تو حلقه آقاهه بود!! (استعاره از اینکه فاصلشون خیلی کم بود!) آقا نخندید میگن دوربین داره!
چش چش. باور کردیم.

نفس یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 09:14 http://sarvareman.blogsky.com

وای اسانسور باحال بود خیلییییییییییی
بی مکانی بیداد کرده خواهر

والا. اصلا یه زوج عاشق پس کجا باید خلوت کنن آیا؟!

آنی یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 15:40 http://www.annie.blogfa.com

نه جان من در مورد عروسش نوشته بود عایا؟

وای آسانسووووور
من و فرهاد
وای وای وااااااااای

آره. نوشته عروسم نخبه ست!
آنییییییی من فقط یاد شما افتادم

فدا مدا برای رمز

تارا یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 20:37

اومدم بگم آسانسور دوربین داره دیدم دوستمون اشاره کرده :))))

بدبخ شدیم. از این به بعد بخوایم از این حرکتا بزنیم فیلممون هم پخش میشه

آنی دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 17:24 http://www.annie.blogfa.com

عزیزممم
چه عشق قشنگی :*

ممنون آنی مهربون

بانوجان دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 21:10 http://banoojan.blogsky.com

توی تلگرام یک پست طنز نوشته که باید بعد از انتخابات با این عکسهاشون یک نمایشگاه طنز زد برای مردمتوی شهر ما که یکی از نامزدها هر شب تو مناطق پایین شهر داره شام میده به همه ! هرشبها

وای واقعااااا یه سری ها خیلی خنده دارن
بریم پایین شهر منطقه شما

قندک یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 09:55

من یکی حاضرم جاده خاکی خودمو و با جاده اسفالت شما مبادله کنم. آسفالت خیلی بهتره که نه دست اندازی نه گرد و خاکی!!!

اما آسفالت شدن دردای خودشو داره ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد