روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

«فاصله» با بد کسی طرفه!

فاصله زیاد شهرها یه مزیت داره. اونم اینه که وقتی اینجا داره سیل میباره سریع گوشی رو ورداری و از بارون شبانگاهی فیلم بگیری و بفرستی براش اون سر دنیا که بارون نمی باره!

پ.ن: بعدشم این گزارش های آب و هوایی  که هی رد و بدل میشن خودشون یه جور کیف داره. «فاصله» تو فکر پدر درآوردنه اما با بد کسایی طرفه!


باید دید قدرت دوست داشتن بیشتره یا قدرت ناامیدی؟ وقتی «مهر» از خدا نشات میگیره دیگه معلومه کی پیروزه.