روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

دستی به ریشش می کشد، شربت آبلیمو را یک نفس می دهد بالا، بعد با یک حرکت لیوانش  را شوت می کند توی جوب. زیر لب می خواند: یاور زهرا بیا، یاور زهرا بیا، یاور زهرا بیا!

نظرات 2 + ارسال نظر
جولیک جمعه 28 اردیبهشت 1397 ساعت 18:06

یاور زهرا میشه کی؟ :|

امام زمان. مربوط به وقایع نیمه شعبان بود

Baran دوشنبه 30 مهر 1397 ساعت 19:15 http://haftaflakblue.blogsky.com/

خدای من:)))))

ای کاش یاور زهرا می امدو
یکی محکم می خوابوند پس گردنش

والا به خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد