روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

لاجوردی‌ترین کودلی

راستی من دوباره دارم توی کانال تلگرامم می نویسم. دلیل اینکه مثل بقیه اینجا رو ترک نمی کنم و یه ضرب رو کانال تمرکز نمی کنم اینه که اینجا برام مثل والدین پیریه که دلم نمی خواد هیچوقت بذارمش خانه سالمندان.


 از منوی سمت راست من رو در تلگرام بیابید‌.

اومدم یه سری استوری گذاشتم در باب صحیح نویسی و نگارش و این صحبتا که بابا بیاید این زبان بدبخت فارسی رو پاس بدارید.  یعنی هفتاد درصد کسایی که واکنش مثبت نشون دادن و لایک و قلب و موافقت روانه دایرکتم کردن همونا بودن که همیشه همیشه غلط می نویسن و من هیچ موقع روم نمیشه بهشون بگم بابا جان درست کنید اون نگارشتون رو :|


پ.ن: ی خبر خوب میخام براتون بزارم در ج اونایی که ازم پرسیدن کجایی؟ هوا امروز خ کیوت بود. (نمونه جمله ای که درجا می تونه منو بفرسته اون دنیا. خیلی به مغزم فشار آوردم تا جمله ای بسازم که انواع و اقسام غلطا رو توش جا بدم. :))) حالا اینکه چرا بچه ها درگیر کیوت بودن یا نبودن هوا هستن و نبودن دوستمون چه ارتباطی با هوا داره، به من ربطی نداره!)