ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یه دوست شر و شیطونی دارم که خیلی سر به سر همه میذاره. هر وقت باهام شوخی می کنه من فقط می خندم. واسه همه هم یه چیزی داره و یه چیزی میگه. مثلا راه به راه به من میگه: ندا قرصات دیر شد، من نگران حالتم، قرصاتو خوردی؟ یکی دیگه از دوستامون رو هم صدا میزنه کُز ِت. کزت بیا. کزت برو! قاعدتا ما هم زیر لبی یه دیوونه یا بیشعور دوستانه میگیم و باهاش می خندیم.
چند شب پیش یه لباس سبز پوشیده بود و طبق معمول نگران قرصای من بود! داشت به یکی دیگه میگفت من باید چندتا آلارم واسه قرصای شما درست کنم که یادم باشه کدومتون قرص خوردید کدومتون نخوردید یه وقت بهم حمله نکنید! همینطوری که داشت سر به سر همه میذاشت رفتم پیشش با خنده و خیلی آروم گفتم: ببین جلبک سبز (ما جلبک قهوه ای، سبز - آبی، زیتونی و بژ هم داریم. واسه این سبز رو گفتم چون جلبک می تونه سبز نباشه! :" ) اگه من قرص می خورم واسه اینه که من سالم اومدم توی این دیوونه خونه تو منو قرصی کردی! اگه فلانی کُزته تو هم مسلما زن تناردیه هستی! و یادت باشه خواستی آلارما رو تنظیم کنی روی قرصای ما، اولیش رو تنظیم کنی روی آمپولای خودت چون تو دیگه زنجیر پاره کردی و کارت از قرص گذشته!
بعد هم همه از خنده منفجر شدن. دوستام می گن تو نمیگی نمیگی وقتی میگی یه چیزی میگی که آدم دیگه نمی دونه چی بگه!
خ.ن: حیف که قرار بر کرگدن بودنه وگرنه دلم میخواست اندازه یه فیل خاکستری... :((((