رئیس آموز.شگاه بهم شونصد تا جزوه فیزیک داده تایپ کنم. نیست که خیلی فرمول نویسی بلدم؟ تایپ می کنم و هی میاد بالا سرم میگه نیم فاصله ها رو رعایت میکنی؟ میگم بله. میگه بلدی؟ ( :| ) میگم بله. میگه چه جوری نصب کردی؟ ( :| ) میگم نصب نمی خواد این دو سه تا کلید رو با هم فشار بدیم میشه نیم فاصله. نیست که ورد خونه خودش 2003 (

) هست فکر می کنه همه چیز توی قدیم مونده. خلاصه که بساطی داریم. انقدر زیادن که دیروز به همکارم داشتم میگفتم دیگه روزای خوب تموم شد از الان به بعد همش باید تایپ کنم انقدر زیادن که وقتی پیر شدم هم می بینید دارم تایپ می کنم. می خوام وصیت کنم که ادامه تایپ رو پسر بزرگم به عهده بگیره! همکارم فقط می خندید. خنده نداره که خواهر من! آره داشتم میگفتم اگه من توی سا.نچی (الهی بمیرم) بودم هم رئیس می خواست به تایپ ادامه بدم. من در اعماق دریا بودم اما رئیس با یه قایق و بلند گو میومد داد میزد: ویرگول رو که نچسبوندی؟ نیم فاصله ها رو گذاشتی؟ منم از اون پایین در حالی که دارم به کارم ادامه میدم میگفتم بله. بعد هم رو می کردم به عزرائیل بهش می گفتم یه دقیقه صبر کن اینم بنویسم بعد بریم!
سلام ندا جان. چند روزه از طریق خبرنامه برام پیغام میاد که وبلاگت به روز شده، ولی وقتی وبلاگتو باز می کنم، می بینم خبری از پست جدید نیست. همین پست رو به عنوان آخرین پستت نشون میده.
سلام عزیز دلم. علتش این بود که داشتم پستای ثبت موقتمو از موقتی درمیاوردم و چند تا پست قدیمی رو به آرشیوم اضافه کردم که گمشون نکنم به خاطر همین پیام میومده واست
الانم در حال تایپی الهیییییی
چه جالب که آدرسمو داشتی هنوز