روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

بشنو و باور نکن

این روزا بحثای عشق و عاشقی و دوستی و اینا اینقدر خز و چیپ شده که آدم اصلا حیفیش میاد وقت تلف کنه راجع بشون حرف بزنه.  تو این اوضاع اسف بار هر کی از خانوم والده ش قهر می کنه اولین کارش همین که مثل سیب زمینی در دولت خدمتگزار، لاو تقدیم این و اون کنه و پیش خودش فکر نکرده که چی؟

یه چیزای چندشی دور و ورم می بینم که حالم داره بد میشه از این همه لوس بازی مفت!

* دختره صدا داره در حد اقدس مَرده! حرف که میزنه ناخودآگاه از وحشت میری رو ویبره. اما وقتی دوست پسر جنتلمن شون زنگ می زنه، وای... به گوشات شک می کنی. تصویر همون تصویره اما صداش... همون لحظه انگار حمیرا داره واست چهچه می زنه. چنان صداشو نازک می کنه که پیش خودت میگی این دختره ۱۰ سالی تو دار و دسته متین دو حنجره* بوده.  حالا کاش ارزششو داشت. آره خلاصه... یه مدتی که من خونه این دوست هنرمند بودم مبدا و مقصد مسیرم شده بود اتاق ایشون و گلاب به روتون wc.

* طرف در کل عمر سه ماهه دوستیش با یه خانومی، اونم اسمسی فقط یه بار دختره رو دیده، اون وقت چنان قربون صدقه چشم و ابرو و سکنات و وجنات دختره میره که امثال بنده یه چیزای دیگه پیش خودش فکر میکنه. نمی دونم والا شاید  با تکنولوژی جدید، از طریق اسمس میشه طرف رو دید و ما بی خبریم ننه.

اینها همه به کنار وقتی بهشون میگی یه خورده خودتو جمع و جور کن، پرستیژتو حفظ کن، نه تو لیلی هستی نه اون مجنون، می خندن. انگار داری جوک واسشون تعریف می کنی.  بعد که به خاک سیاه نشستن میان التماس و زاری و آه و ناله که بگو چکار کنیم. praying

از من به شما خواهرانه، مادرانه نصیحت. یراق عقلتون رو هیچوقت خدا دست احساس تون ندید که آدم رو بیچاره می کنه. بله... میشه بدون تو بمیری و من بمیرم هم کسی رو عاقلانه دوست داشت. 

پ.ن: تفألی می زنیم به خواننده عزیز افشین که میگه: اونی که میگه دوسِت داره/ بشنو و باور نکن

پ.ن: این روزا سر این بچه بازی ها زیادی دارم مشاوره میدم. تصمیم دارم پولیش کنم و دفتر بزنم. منشی می طلبیم.

پ.ن: در ادامه این اقدامات هر کسی هم که میاد مشاوره(!) یه شیشه آبغوره هم از خودش به جا میذاره و میره. آبغوره خواستید بگید بی تعارف. اینجا زیاده.

پ.ن: نه خداییش، به نظرتون حیف وقت نیست که بذاری پای این مسخره بازی ها؟

ب.ن: از قدیم و ندیم گفتن اون ممه رو لولو برد!


* معرف حضور که هستن؟ ایشون هم از همون عزیزانین که با خانوم والده اینا قهر تشریف دارن.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد