روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

ته ته ته ته 90

به پیشنهاد ترلان عزیز گفتیم عکس سفره هفت سین امسال رو بذاریم.

همه همه همه همشو خودم درست کردم با همین دستام  (بچه ذوق داره نزنید تو ذوقش تو رو خدا. یه خرده لبخند بزنید براش!) ایده ماله هم ابویه، هم اخوی، هم خانوم والده

 

حجم عکسا بالاست انشاءلله که همه adsl داشته باشن

بقیه عکسا: 1، 2  ، ، 4 (نگید به عمرتون سبزه به این بیریختی دیده بودید. اصرار نکنید. باور نمی کنم!)، 5 (ابتکار6، 7، 8 (این جعبه ها در واقع فرمالیته ن.فقط واسه تزئین. {من اگه پول داشتم این همه کادو بخرم...} خان داداش می گفت شده شبیه کادوهای کیریسمس. من میگم از هر فرهنگی باید خوبشو ایده گرفت)، 9

دیگه دقیقه 90 تموم شد، وقت اضافه هم تموم شد تو ضربات پنالتی ما امروز ییهو تصمیم گرفتیم بریم یزد و بندرعباس!!! فردا راه میفتیم؛ سال تحویل خونمون نیستیم این سفره جان میمونه واسه خرزوخان و زن و بچش! خوشحالم نه؟؟  (فکر کن یه ماه دنبالش باشی، طرح بریزی بعد واسه سال تحویل بهتون وصال نده   نگران نباشید همه اینجا خوبیم!)

ایشالا که این نوروز بیشتر از همه عیدا به همه خوش بگذره. موقع سال تحویل دوستای وبلاگیتون یادتون نره که من فکر می کنم مجازیا خیلی نزدیکتر از واقعیان!  

فکر نکنم تا آخر تعطیلات بتونم بیام اینجا، خوبی، بدی ای دیدید آخر سالی حلال بنُمایید.

دوستون دارم سال نو همگی پیشاپیش مبارک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد