روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

خط و نشون

ببین خدا! تو که که دیگه اخلاق ندا رو خوب می شناسی نه؟

 فکر کردی من از این بنده بی زبونا و بی دست و پاهام که بشینم یه گوشه زانوی غم بغل بگیرم؟

 از این آدما که بیام واسه خودم آینه دق درست کنم بشینم روبروش بهش زل بزم؟

بشینم واسه هیچی عزا بگیرم؟ 

نخیر اصلنش هم اینطور نیست. من پرو رو ام. از اون پوست کلفتاش. ول کنت هم نیستم. حالا اگه دیدی یه دقیقه آرومت گذاشتم. چی فکر کردی؟ تازه اول راهیم. ببین کی گفتم بهت. من تا به هدفام نرسم ولت نمی کنم وقتی رسیدم هم ولت نمی کنم. راحت بگم جان دلم! من آویزون خود خودتم. می خوای بخواه نمی خوای نخواه.

این خط ـــــــ اینم نشون + 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد