روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

ها؟

وقتی به زیگزاگ میگه زیگزال!

به مُستراح میگه مستراب!

به برچسب میگه ورچسب!

به ورشکسته میگه برشکسته!

به زَهره میگه زهله!

به عربده میگه عروده!

به تزریق میگه ترزیق!

به کَپَک میگه کفک!

به خروار میگه خلوار!

به نذر میگه نرذ!

به ماحصل میگه ماه عسل!!

دلم می خواد دقیقا همون موقع بشینم یه گوشه ای و دو دستی بکوبونم تو سر خودم!

حکیم ابوالقاسم جان فردوسی! من از طرف نسلم واقعا شرمندتم که تو نشستی سی سال با خون جگر و چنگ و دندون زبان فارسی را تا الان حفظ کردی بعد ما با مشت و لگد و کف گرگی و تو سری و سیلی افتادیم به جونش. به خدا شرمندتم.

غلط املایی رو که نگم واقعا همه سنگین تریم.

به خدا یه فرهنگ لغت تو خونه هامون باشه بد نیست ها. اگه به من باشه که میگم بودنش به اندازه داشتن یه جلد قرآن واجبه. اصلا من فتوا می دم آقا! حالا 14-15 جلدی دهخدا نه، اون فرهنگ گنده های معین نه، یه سی دی فرهنگ دهخدا فوقش می خواد برامون 7000 تومن آب بخوره که بذاریم یه گوشه از دسکتاپامون. والا!

یه رشیدی هم لطفا بیاد منو روشن کنه جوونای این مرز و بوم چرا جدیدا کلمه "آقا" رو یه شکل دیگه می نویسن. عاقا و آغا و عاغا و... قضیه چیه؟ به خدا در جریان نیستم. 

 

ه.ن: پیرو پست قبل. بابا بیخیال چی فرض کردید منو بچه ها؟ من دارم میگم با صدای تیک تاک ساعت دیواری از خواب می پرم، بچه واحد طبقه هشتم صبح به مامانش بگه: مامان امروز ناهار چی داریم؟ من بیدار میشم. شاید باورتون نشه من سایه بیفته رو سرم از خواب می پرم. ویبره موبایل؟؟؟ در حد بمبه واسه من. (جمله آخر رو با تشید بخونید)

ب.ن: خانواده ای که طبقه بالا ما زندگی میکنن خیلی آدمای باحالین. همه پهلوون، همه اهل ورزش. نمی دونم خونشون میدون اسب دوانیه؟ پیست دوئه؟ مسابقات دو با مانع برگزار میکنن؟ خلاصه ما این پایین خیلی وقته با "آسایش" و "آرامش" روبوسی کردیم و دیدار رو به قیامت گذاشتیم :| 

خ.ن: جا داره هم اینجا و هم این لحظه بگم عاشقتم ترلی. اگه بدونی حالمو. :* (دوست عزیز حساس نشو خودش میدونه چرا. D:)

 

ب.ن 10:50: بانوی خیال عزیز میگه: میگم "عاغا" چون خیلی وقته دیگه "آقا" نداریم...آقا هامون مردونگی رو قورت دادن و شدن "عاغا"....

میگیم "کصافط" چون نمیخوایم بگیم "کثافت" چون منظورمون کثیف و پست بودن طرف مقابل نیست...داریم باهاش شوخی میکنیم...

من میگم این خیلی جالبه که درباره هر چیزی اینقدر فکر نو هست. الان این دلایل هم برای من خیلی جالب بود و یه جورایی آدمو یاد فرهنگای داش مشتی می ندازه و به هر کی بگی خوشش میاد. ولی بانوی عزیزم و بچه ها این زبانه مونه. اگه قراره تغییر کنه باید اصولی تر از این حرفا باشه یا به قول معروف دلایل محکمه پسند میخواد. خیلی ها از این کلمه استفاده می کنن ولی واقعا دلیلشو نمی دونن. بعد یه خرده که بگذره می بینیم همه چیز تغییر کرده در صورتی که اصلا لازم به تغییر نیست مثل "عاره" و "قرعان" و... به نظر من که چیزی جز لطمه نیست.

مرسی از توضیحاتت. :)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد