روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

تصمیمی کبری تر

به حول و قوه الهی اگه از آسمون سنگ نباره، اگه از زمین مواد مذاب فوران نکنه بیرون، اگه سیل نیاد، اگه بهمن نیاد و کولاک نشه، اگه ننه قمر نزاد (نزاید) اگه دختر اقدس شوهر کردنش نگیره، اگه ممد آقا نخواد زن دوم بگیره، اگه همه چی بر وفق مراد باشه ما تصمیم بسی کبری گرفتیم که روز پنج شنبه، نوزدهم اردیبهشت سال یک هزار و سیصد و نود و دو هجری خورشیدی مصادف با 28 جمادی الثانی سال یک هزار و چهارصد و سی و چهار هجری مهشیدی و نهم می سال 2013 میلادی مصادف با بزرگداشت شیخ کلینی(!) تشریف ببریم نمایشگاه کتاب! هر کی میاد بسم الله.

ب.ن: به بهاره و الی و tecton: ببخشید بچه ها من هر کاری کردم نتونستم یه روزی رو هماهنگ کنم که با شما باشم. بسی امیدوارم برنامه شما تغییر کنه و بیفته نوزدهم. :(

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد