روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

به ما میگن اغتشاش گران خوابگاه و لاوین!

اغتشاش گر یعنی من و هم اتاقی هام که بعد از پاره کردن چند جفت کفش بالاخره موفق شدیم اینترنت رو بالاخره به خوابگاه گل و بلبل مون برسونیم.

به جون خودم نباشه به جون خواهر شوهر نداشتم داشتن پرتمون می کردن بیرون. از بس که رفتیم اعتراض کردیم. الان جرات ندارن بگن بالای چشممون ابروئه! یعنی نشستیم چشم و گوش 30 نفر از بچه های خوابگاه رو باز کردیم و ریختیم سر مسئول خوابگاه. به خونمون تشنه ن ها!! یه چیزی می نویسم یه چیزی می خونیدا! (لهجه رو دارید؟ D:) 

* یه چیز جدید افتاده رو زبونمون می گم به نیت این که اطلاعات عمومی تون بره بالا فقط همین!

چند وقت پیش یکی از بچه های طبقمون داشت با تلفن حرف می زد یکی دیگه از بچه ها اومد بهش گفت می خوای با تلفن حرف بزنی برو تو لاوی!! (طفلک منظورش لابی بود!) دیگه این افتاده رو زبونمون خودمون هم یه نون چسبوندیم تهش کردیم لاوین!! حالا اگه احیانا دیدید کمتر میام نت به خاطر ِ اینه که تو لاوین نشستم دارم درس می خونم! اگه دیدید اعتماد به نفسم یهو چسبیده به سقف به خاطر اینه که همش صبح تا شب، شب تا صبح تو لاوینم! اگه دیدید پیشرفت تحصیلی کردم به خاطر اینه که تو لاوین داشتم جزوه می نوشتم! اگه دیدید همه چیز خوبه به خاطر اینه که دارم تو لاوین زندگی می کنم. خدا رو شکر همه چیز تو لاوین خوبه. اصلا لاوین شده واسمون در حد خارّجّ!

پ.ن: خلاصه اینکه تا الان نت نداشتم الان که دیگه به لطف خودمون داریم سعی می کنم بشینم تو لاوین و مثل سابق بیام! مثل الان که تو لاوینم!! :"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد