روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

حرف که می زنی؟

بحث می کنیم، از دست هم ناراحت میشیم، همو مقصر می دونیم، اما آخرش همیشه میرسه به اعتراف اینکه: «دوستت دارم» 

آشتی سریع و خاتمه دادن به بحث و عذرخواهی از هم، چیزی که جفتمون همیشه طالبشیم.

به قول امپراطور سبز، خسرو شکیبایی: چه معنی داره تو این خونه کسی با کسی حرف نزنه؟! قهر میکنی بکن، هر چی میخوای باشی باش اما حق نداری حرف نزنی!   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد