روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

بادکنک می خوام

یه انیمیشنی هست که نشون می ده یه آقایی هی میره این اداره و اون اداره کارش راه نمیفته و کارمندا هر کدوم یه جور می پیچوننش. زورش هم نمی رسه که بهشون چیزی بگه بعد برای اینکه حرصشو خالی کنه میره بادکنک می خره میاره خونه و شبیه اون کارمند مورد نظر درستش می کنه و بعد هم می ترکوندش و اینجوری دلش خنک میشه. هی این روند ادامه پیدا می کنه و به هر کی زورش نمی رسیده به ازاش تو خونه یه بادکنک می ترکونده. حالا شده اوضاع من. باید به ازای تمام کارمندای اداره فلان و اداره بیسار و همه آدمایی که اذیتم می کنن این مدت، بادکنک بگیرم بیارم خونه بترکونم. انقدر که عصبانیم کارد بزنن خونم درنمیاد. همه چیز (همه چیز به معنای واقعی کلمه) لولیده به هم. 


پ.ن: به آقاهه میگم از فلان جا عکس می خوام میگه همه عکسا هستا فقط اون قسمتی که شما می خوای سوخته! یعنی قبل و بعد نگاتیو سالمه فقط شانست اون قسمت وسط که مربوط به کار شماست سوخته!! ما هم همه با هم گوشامون درازه!! آره سوخته!! 

پ.ن: از این روزام که عصبی میشم به شدت متنفرم. حتی گریه ام هم نمیاد. 

نظرات 4 + ارسال نظر
... دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 23:29 http://http://mehraboonetanha.mihanblog.com

سلام ندا وبت باحاله
من حال خوندن نداشتم ...

ممنون از لطفتون

ترلی سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 07:22 http://a-gorgeous-life.blogSky.com


صبر کن می آید..
دیر یا زود...
روز هایی چو کلوچه شیرین..

فکر نکنم.
نمیدونی چه شب سختی رو گذروندم ترلی یعنی هیچکس نمیدونه

ویرگول پنج‌شنبه 5 آذر 1394 ساعت 12:54 http://thecomma.blogsky.com

کوجا در می روی عه!

هستم

شقایق دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 17:29 http://yasna1389.blog.ir

ندا من میگم بادکنک جواب نمیده از دست اینا، بالن بترکون!!

شقایق
همه جا گفتن معرفی نامه بیار. تو دلم گفتم عمرا. اونم بیارم باز همون آش و کاسه ست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد