روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

دو هفته تا عروسی!

یکی از دوستام که همین دو هفته پیش زیارتش کردم  و از صبح تا ظهر با هم رفتیم خدمت اساتید و درباره مانتو و شامپو و سایر بحثای زنونه چنه زدیم، امروز زنگ زده بهم و خیلی جدی میگه ندا عروسی نکردی؟؟؟؟؟ 

 گفتم: چرا عروسی کردم. دو تا بچه هم دارم. یکیشون الان مهدکودکه من یا باباش می خوایم بریم بیاریمش! 

اینش جالبه که وقتی اینو گفتم، میگه نه، جدی؟؟ [آیکون کوبوندن کف دست به روی پیشانی]


پ.ن: خب چی بگم؟؟ بهمن هم میخواد دفاع کنه. 


ب.ن: حوصله پایان نامه رو ندارم .

نظرات 1 + ارسال نظر
شقایق سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 20:49 http://yasna1389.blog.ir

دقیقا یاد او پیام افتادم که میگه دخترای خارجی به هم میرسن میگن خوشگل شدی و ازین چیزا، دخترای ایرانی تا بهم میرسن میگن شوهر نکردی!؟


پایان نامه تأثیر گذاشته!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد