روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

خانوم والده جان دو روزی رفته بود خونه خاله ام. تو این دو روز شبکه بی.بـ.ـی .سی قطع بود وقتی برگشت دوباره وصل شد! :) حالا هی تو خونه داره راه می ره و میگه چه معنی داره وقتی من نیستم  بی.بـ.ـی .سی نگاه کنید؟! :)


پ.ن: من از بی.بـ.ـی .سی؟ فقط بـلـ.ـور بنفـ.ـش :)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد