روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم
روزهای زندگی یک مسافر

روزهای زندگی یک مسافر

می‌نویسم چون می‌دونم یه روز از خوندنشون لذت می‌برم

یه نشانه گذار کتاب بود با سر فلزی

‏مشاورم ازم پرسید در حال حاضر دغدغه ات چیه؟ گفتم اون بیلبیلکی که از سررسیدت آویزونه بگیرم دستم ببینم چیه.

خب در اون لحظه دغدغه ام اون بود.



نظرات 1 + ارسال نظر
یه پسر سه‌شنبه 27 آبان 1399 ساعت 02:08

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد